فقط همین جا

منم و وبلاگمو تنهاییام...اینجا

فقط همین جا

منم و وبلاگمو تنهاییام...اینجا

سقراط:

روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متآثر است. علت ناراحتی‌اش را پرسید. پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم.جواب نداد و با بی‌اعتنایی و خود خواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم. سقراط گفت: چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفتخوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می‌دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می‌پیچد آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟

 

 

مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی‌شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی‌شود. سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می‌یافتی و چه می‌کردی؟

 

 

مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می‌کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.سقراط گفت: همه این کارها را به خاطر آن می‌کردی که او را بیمار می‌دانستی؟

 

 

آیا انسان تنها جسمش بیمار می‌شود؟

 

 

و آیا کسی که رفتارش نادرست است روانش بیمار نیست؟

 

 

اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی‌شود؟

 

 

بیماری فکری و روان نامش غفلت است و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می‌کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند

.

 

 

پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هروقت کسی یدی می‌کند در آن لحظه بیماراست

شاعرانه!:دی

من نه عاشق هستم 

 

 ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من 

 

من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب 

 

 که به صد عشق و هوس می ارزد...

جمعه:(

بازم جمعه!!بازم حوصله سر رفتن و بیکار بودن ونهار دیر خوردن و دلگیر بودنو ..... 

مطمئنم جمعه فقط واسه بیشتر ماها که اینجاییم اینجورییه..ولی واسه خارنجکیا از بهترین روزاست چون نهایت استفاده رو از طعطیلیشون میکنن!!هه ! ما هم اگه بخوایم بریم بیرون از خونه باید صد جور  و از هر لحاظ خودمونو اماده کنیم!!!.خودمونو تو گونی بپوشونیم... یه کمی با ماشین خیابون گردی کنیمو بعدم برگردیم خونه!!! 

 

از بس مکان های تفریحی داریما!!!!! 

 زمانی که مدرسه میرفتم که دیگه هیچی ....جمعه ها روز درس بود:( بازم به حالا.لا اقل درس دیگه ندارم... 

 

دلمان گرفت کجایین اخه؟؟

سانسور!!!!

۹ قرن پس از انتشار منظومۀ "خسرو و شیرین" توسط شاعر بزرگ ایرانی نظامی گنجوی، وزارت ارشاد جمهوری اسلامی خواستار حذف و سانسور بخش هایی از این اثر شد. فریبا نباتی، مدیر بخش فرهنگی انتشارات پیدایش با تأئید این خبر گفته است که وزارت ارشاد تنها به شرطی با چاپ هشتم منظومۀ "خسرو و شیرین" توسط این ناشر موافقت کرده که ابیات و واژه هایی که در آن "به خلوت رفتن"، "در آغوش کشیدن"، "بوسیدن"، "گرفتن دست"، "می و ساقی" و غیره را معنا می کنند بالکل از اثر حذف شوند. البته، این اولین بار نیست که وزارت ارشاد رژیم جمهوری اسلامی ایران در بازچاپ برخی آثار خواستار سانسور و ممیزی آنان می شود، اما، این اولین بار است که سانسور آثار فرهنگی شامل نوشته های کهن تاریخ و ادبیات ایران می شود. با این روند باید از این پس شاهد سانسور یا جلوگیری از آثار فردوسی، خیام، حافظ، مولانا و دهها و صدها شاعر و نویسندۀ تاریخ کهن ایران از سوی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی بود.  
 
 
الان چی باید بگیم؟؟.................................کارشون با زنده ها تموم نشده دارن میرن سراغ خدا بیامرزا!!

اغاز ارامش...

واااااااااااااااااااااای !دیگه راحت شدم کلکشو کندم...انتخاب رشتمو میگم.... 

 

این اغازیست برای ارامش مغزم ...چه خوب چه بد واسم مهم نیست چون تو این مملکتم وانتظار دیگه ای نباید داشته باشم!!!!!!! 

 

راستی کامپیوترم داری بازیه تازه در میاره....باید جدیدشو بگیرم!!!(وای که من عاشق جدیدشم)...