-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 آبانماه سال 1390 20:43
وااااای سلام! همین الان اومدم یه سری بزنم به وبم ...وقتی اومدم دیدم چقدر دلم واسه اینجا تنگ شده بود.... همه ی تابستونو اینجا بودمو ( البته با fb ) حالام یهویی ارتباطم باهاش قطع شده!! :( وای که چقدر اینجا دردو دل کردم و چقدر قلمبه هامو گفتم...... حالا هم یه عالمه قلمبه دارم ولی دیگه چشام سو ندارن ....به زور دارم به...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 مهرماه سال 1390 11:41
یادم باشد که زیبایی های کوچک رادوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند، یادم باشدکه دیگران رادوست بدارم آنگونه که هستند نه آنگونه که می خواهم باشند، یادم باشدکه هرگز خودرااز دریچه نگاه دیگران ننگرم، که من اگرخودباخویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواندمراباخودآشتی دهد، یادم باشدخودم باخودم مهربان باشم، چراکه شخصی...
-
من بینوا :(
سهشنبه 12 مهرماه سال 1390 22:40
وای از امروز بگم واستون!!!!!! از صبح که رفتم یونی تا الان کلاس داشتم ...اونم یه درس ..خدارو شکر تخصصی بود ..اونم درس عملی واز اونجا که من از درس تئوری حوصلم سر میره و عاشق درسای عملیم و با وجود حاشیه ها خیلی دوس داشتم و اصلا متوجه گذر زمان نشدم....و حالا که اومدم خونه متوجه شدم چقدر خسته ام!!!!! واما حاشیه ها مربوط به...
-
کلاس امروز من...
دوشنبه 11 مهرماه سال 1390 17:49
بازم سلام... امروز اولین روزی بود که 8 صبح کلاس داشتم اونم درس تخصصی با کلی ذوق و شوق رفتم سر کلاس وقتی خانم استادتشرف اوردن بعد اینکه اسممو تو لیستش نوشت گیر داد که چرا هفته پیش نیومدم....و از این جهت همین اولین جلسه با من چپ افتاد.......من نمیدونم چه جوریشه که همیشه معلما هم اوایل سال با من بد بودن وبعد اخر ترم که...
-
کمی گپ....
شنبه 9 مهرماه سال 1390 23:42
بالاخره سلاممممم........ امروز اولین کلاس دانشگام بود.....و خیلی بهم خوش گذشت......بعد از همه ی دنگ و فنگا و سختی ها امروز واقعا چسبید!!!!!!!! برعکس اینکه من همیشه با محیط و شرایط جدید مشکل دارم ولی امروز خدایی خیلی خوب بود.... ولی خیلی هم خسته ام وسرعت اینترنت به اصطلاح پرسرعتمونم لاک پشتیه ...پس ترجیحا میرم بخوابم...
-
قلمبه ی پاییزی...
شنبه 2 مهرماه سال 1390 01:18
سلاااااام سلام.... پاییزه ....واو...باورتون میشه من هیچ تصوری از پاییز ندارم.اخه هر سال مهر و ابان که درگیر کلاس و درسای جدید میشدیم بعدشم امتحانا و .... اصلا فصلای سال و با تمام وجودم هیچوقت حس نکردم ....انگار نمیدیدمشون .فقط زمان میگذشت و سال تموم میشد و دوباره از نو .....به جز زمستون پارسال وبهار و تابستون همین...
-
عاشق نیستی!!!!
سهشنبه 29 شهریورماه سال 1390 00:11
دختری به کوروش کبیر گفت: من عاشقت هستم. کوروش گفت: لیاقت شما برادرم است که از من زیباتر است و پشت سره شما ایستاده، دخترک برگشت و دید کسی نیست. کوروش گفت: اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی... -------------------------------------------------------------------------------- وقتی با این همه گناه رسیدم اون دنیا خودم...
-
شما هم بستری می شوید؟
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1390 10:57
به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان پزشک پرسیدم : شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟ روانپزشک گفت : ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند!!! من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى...
-
happy...
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 18:09
سلام سلام.... بالاخره برگشتم.نمیدونین چقدر دیر گذشت این یه هفته....واقعا دلم واسه اتاقم تنگ شده بود!!!!! فک کن 1% من دیگه مسافرت یه هفته ای برم !!!! عمرا!!!! ولی خدایی خوش گذشت بهم ...!!!! یه جاش خیلی بد بود ......یعنی چند جاش یکی وقتی یه شب رفتیم خرید گشت ارشاد .... شده میخواست ببرتمون خدا خواست که نبرد ....چون در...
-
.....
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 20:43
همیشه فکرمی کردم زمانی خواهد رسید که به اشکهای گذشته ام خواهم خندید.اما نمیدونستم که زمانی خواهد رسید. که برای خنده های گذشته ام خواهم گریست.... همینجوری:توی سکوت شب عاشق صدای جیرجیرکام.....
-
حرف مادرز...mothers))
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 20:33
سلام سلام... اینروزا دلم حوصله هیچ کااری رو نداره و.... از قضا فردا باید یه مسافرت اجباری برم ....وقتی مامانم بگه " حالا یه دفعه هم حرف من" دیگه اعتراض من وارد نیست که نیست....وگرنه قهر و....وای اصلا حوصله ندارم به کی بگم اخه؟؟؟!! اونم نامزدیو این حرفا .......... واینه که یک هفته ای نیستم... پس فعلا بای...
-
امروزو دوست دارم!!!!!
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1390 14:01
سلام سلام .......شارژ شارژم....به 2 علت: اول اینکه ازاد قبول شدم.....هوراااااااااااااااااااااااااااااااا!!! با اینکه احتمالش زیاد بود و حدود 80% دلم میگفت قبولم ولی شما که نمیدونین وقتی جواب قطعی رو میشنوه ادم چه حالی داره!!!!! وای خیلی خیلی خیلی خوشحالم.............دوست دارم همه امروووزو خوشحال باشن!!!! . . . . واما...
-
مهم ترین 1شنبه ی عمرم
جمعه 11 شهریورماه سال 1390 19:23
منم مثل خیلی های دیگه منتظرم ....منتظر یکشنبه!!!! حدود 2 سال عمرمو گذاشتم که اخرش منتظر این یکشنبه باشم!!!!!! اگه این یکشنبه وجود نداشت ما چیکار میکردیم؟؟؟! بازم به باعث و بانیه یکشنبه!! راستی بگم که منظورم نتیجه های ازاده فردا یه چی نشه بیان بگیرنم بعد بگن اینم جاسوس و... توطئه و اینا بود....والا!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 11 شهریورماه سال 1390 19:01
سکوتم را نکن باور من آن آرامش سنگین پیش از قهر توفانم من آن خرمن من آن انبار باروتم که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر هزاران شعله ی سرخ کنار هم سکوتم را نکن باور
-
پیش داوری
چهارشنبه 9 شهریورماه سال 1390 12:12
فرض کنید : روزی به شما این امکان رو میدن که یک رئیس واسه دنیا انتخاب کنی ن که قادر باشه به بهترین نحو ممکن دنیا رو رهبری و صلح و ترقی و خوشبختی رو برای بشریت به ارمغان بیاره ... سه نفر برای این کار نامزد شدند و شما بگین بین این سه داوطلب کدوم رو انتخاب میکنین؟! ولی اولش به یه سوال جواب بدین و بعدش میریم سراغ انتخابمون...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 شهریورماه سال 1390 12:10
کودکی که لنگه کفشش را امواج از او گرفته بود ، روی ساحل نوشت : " دریا دزد است " مردی که از دریا ماهی گرفته بود ، روی ساحل نوشت : "دریا سخاوتمندترین سفره ی هستی است " موج دریا آمد و جملات را با خود محو کرد و این پیام را به جا گذاشت : " برداشت دیگران در مورد خود را در وسعت خویش حل کنیم "
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 13:58
اینم از UP من !!!!فعلا از خودم خبری نیست!!!! انگاری زبون دلمو گربه خرده!دلم لال شده! نطقش کور شده ...چه جورم! بعضیا باعث میشن یه نفر ساکت شه ولی ایندفعه من خودم میخوام!....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 13:52
به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز تو را تشخیص دهد اندوه پنهان شده در لبخندت را عشق نهان در عصبانیتت را و معنای حقیقی سکوتت را !!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 13:47
انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در روشنایی...
-
سقراط:
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 19:54
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متآثر است . علت ناراحتیاش را پرسید. پاسخ داد : در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم . جواب نداد و با بیاعتنایی و خود خواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم . سقراط گفت: چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت : خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده...
-
شاعرانه!:دی
جمعه 28 مردادماه سال 1390 14:06
من نه عاشق هستم ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد ...
-
جمعه:(
جمعه 28 مردادماه سال 1390 14:00
بازم جمعه!!بازم حوصله سر رفتن و بیکار بودن ونهار دیر خوردن و دلگیر بودنو ..... مطمئنم جمعه فقط واسه بیشتر ماها که اینجاییم اینجورییه..ولی واسه خارنجکیا از بهترین روزاست چون نهایت استفاده رو از طعطیلیشون میکنن!!هه ! ما هم اگه بخوایم بریم بیرون از خونه باید صد جور و از هر لحاظ خودمونو اماده کنیم!!!.خودمونو تو گونی...
-
سانسور!!!!
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 18:52
۹ قرن پس از انتشار منظومۀ "خسرو و شیرین" توسط شاعر بزرگ ایرانی نظامی گنجوی، وزارت ارشاد جمهوری اسلامی خواستار حذف و سانسور بخش هایی از این اثر شد. فریبا نباتی، مدیر بخش فرهنگی انتشارات پیدایش با تأئید این خبر گفته است که وزارت ارشاد تنها به شرطی با چاپ هشتم منظومۀ "خسرو و شیرین" توسط این ناشر...
-
اغاز ارامش...
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 13:39
واااااااااااااااااااااای !دیگه راحت شدم کلکشو کندم...انتخاب رشتمو میگم.... این اغازیست برای ارامش مغزم ...چه خوب چه بد واسم مهم نیست چون تو این مملکتم وانتظار دیگه ای نباید داشته باشم!!!!!!! راستی کامپیوترم داری بازیه تازه در میاره....باید جدیدشو بگیرم!!!(وای که من عاشق جدیدشم )...
-
بیچاره دلم...
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 00:52
دلم بسیار بسیار گرفته! همیشه وقتی دلم میگیره احساس میکنم دیگه از هیچ کی خوشم نمیاد دیگه هیچکیو دوست ندارم دیگه چیزایی که همیشه خوشحالم میکنن نمیتونن خوشحالم کنن! دیگه چیزایی که عاشقشون بودم ازشون بدم میاد اون کسایی که همیشه تو زندگیم بهشون اهمیت میدمو نمیخوام بهشون اهمیت بدم....از همه چی متنفر میشم و تنها حسی که توم...
-
مجله لایف به مناسبت گذشت ۱۲۰ سال از تولد چاپلین بزرگ برای...
دوشنبه 24 مردادماه سال 1390 22:51
برای اولین بار منتشر کرد: من زمان زیادی در سیرک زیسته ا م وهمیشه وهر لحظه برای بند بازان روی ریسمان لرزنده نگران بودم. اما این حقیقت را بگویم که مردم بر روی زمین استوارو گسترده بیشتر از بند بازانی که روی ریسمان لرزنده هستند سقوط می کنند. بخشی از وصیت چارلی چاپلین به دخترش جرالدین اموخته ام که با پول می شود خانه خرید...
-
زنجیر را باور نکن!!!
یکشنبه 23 مردادماه سال 1390 16:23
تو شاهکار خالقی. تحقیر را باور نکن . بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش.زیبا و زشتش پای توست...تقدیر را باور نکن. تصویر اگر زیبا نبود؛نقاش خوبی نیستی.از نو دوباره رسم کن؛تصویر را باور نکن. خالق تو را شاد افرید.ازاد ازاد افرید؛پرواز کن تا ارزو. زنجیر را باور نکن!!!!
-
تازه ها
یکشنبه 23 مردادماه سال 1390 16:04
خبر خبر!! مهلت انتخاب رشته تمدید شد! دوستان تا 4شنبه ساعت 24 وقت داریم.... سازمان سنجش نیست خیلیی به فکرمون هستن و واسشون مهمیم اینه که لطف کردنو تمدید کردن!اصلا یه وقت فکر نکنین واسه کیسه ی خودشونه ها نه بابا!!! راستی facebook من بلاک شده میدونین باید چیکار کنم!!؟؟توروخدا کمکم کنین حیاتیه ها!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 مردادماه سال 1390 13:16
از دیشب به طور جد نشستم و 50-60 تا رشته معماری پشت سر هم قرار دادم و عین خیالمم نیست که قبول نمیشم اینارو من!! اما یه ذره امید دارم که شاید مثل چیزای دیگه این مملکت دری به تخته بخوره و شانس به من رو کنه ویکی از این معماری ها رو قبول شم!! اعصاب درست و حسابی هم که فعلا ندارم تا جوابای ازادم بیاد و کاملا راحت شم... راستی...
-
اهو یا شیر...؟!
یکشنبه 23 مردادماه سال 1390 00:52
در هر طلوع اهو میداند که باید تندتر از شیر بدود تا شکار نشود وشیر نیز میداند باید تندتر از اهو بدود تا از گرسنگی نمیرد. فرقی ندارد اهو هستی یا شیر؛ افتاب که تابید اماده دویدن باش!!!