سلاااااام سلام....
پاییزه ....واو...باورتون میشه من هیچ تصوری از پاییز ندارم.اخه هر سال مهر و ابان که درگیر کلاس و درسای جدید میشدیم بعدشم امتحانا و ....
اصلا فصلای سال و با تمام وجودم هیچوقت حس نکردم ....انگار نمیدیدمشون .فقط زمان میگذشت و سال تموم میشد و دوباره از نو .....به جز زمستون پارسال وبهار و تابستون همین امسال که به دلایلی واقعا حسشون کردم ....اصلا انگار یه دید دیگه ای داشتم به همشون ......انگار اولین بار بود میدیدمشون ....وای از بارونای بهاری ای که میومدن و من و دلم بال بال میزدن که بریم زیر این بارونا ...ولی اون کتابا و جزوه های لعنتی عذابم میدادن و نمیذاشتن برم و لذت ببرم و فقط دیدم اونم از پشت پنجره!!!!!......ولی پاییز پارسالو نتونستم ببینم چون اوایل درسا و تستا بود و جوگیر بودم!!!!
وای .....اینقدر واسه ی این پاییز هیجانزدم که نمیدونین!!!!!!!
چیزایی ازش میدونم ولی خودم حسشون نکردم....البته شبای طولانیشو دوس ندارم....ولی دیگه میخوام زنده باشم ...همه چی رو حس کنم ...ببینم .....غر نزنم(که کار همیشگیمه)...فقط لذت ببرم....گفتنش اسوونه ...خیلی.. ولی عمل کردنش انگیزه میخواد!!!!!!!
امشب نمیدونم چرا دلم گرفت...یه ذره میدونما.....ولی بیخیال!!!
الان دوازده و نیمه ....خیلی خوابم میاد...میرم بخوابم.شب خوش!!
--------------------------------------------------------------------------------
همینجوری: کاش هر پست وبلاگا زیرش یه like داشت!!!....والا..!این سرعته ماداریم؟؟ این حوصله است ما داریم؟؟
سلام سلام....
بالاخره برگشتم.نمیدونین چقدر دیر گذشت این یه هفته....واقعا دلم واسه اتاقم تنگ شده بود!!!!!
فک کن 1% من دیگه مسافرت یه هفته ای برم !!!! عمرا!!!!
ولی خدایی خوش گذشت بهم ...!!!!
یه جاش خیلی بد بود ......یعنی چند جاش یکی وقتی یه شب رفتیم خرید گشت ارشاد .... شده میخواست ببرتمون خدا خواست که نبرد ....چون در رفتیم!!!!! خلاصه اون پ... سوسک شدن!!!!
یکی هم تو فرودگاه !!!!! استین مانتوم که کوتاه بودو میکشید زنه میگفت بیارش پایین!!!! میخواستم یه جوری پرت شم تو هواپیما دیگه بازجویی نشم....
اینه که دیگه عمرا تو این مملکت سوار هواپیما و اینا شم!!! کلا مسافرتم نمیرم ...فک کن 1%!!!!!
ادم امنیت نداره از دست اینا!!!!!
روزی روزگاری پلیس حافظ جان ادما بوده ولی حالا...... والا!!!!!
مرسی از کامنتا ........